<تک پارتی>
<تک پارتی>
وقتی میری ی مهمونی و بعد چند سال میبینیش...
ا/ت:سلام ایو( ایو بهترین دوست ا/ت هست)
ایو:سلام
ا/ت:به کجا محو شدی؟؟
ایو:ها... اون پسررو نگا کن اسمش جونگ کوکه
ا/ت:خوبه خودت نامزد داریاا
ایو:اره ولی برا تو خوبه برو بهش شماره بده
ا/ت:نمیخوام بابا
جونگ کوک:عاممم سلام خوبی
ا/ت:او... سلام
جونگ کوک:چیزه اسمت چیه؟
ا/ت:من ا/تم و تو؟؟
جونگ کوک:عوو چه اسم قشنگی من جونگ کوکم
ا/ت:مرسی اسم تو قشنگ تره
جونگ کوک:ی سوال بپرسم
ا/ت:بپرس
جونگ کوک:سینگلی ؟
ا/ت:اره تو؟
جونگ کوک:منم سینگلم
ا/ت:اهان
جونگ کوک: ی چیزی بگم قبول میکنی
ا/ت:چی؟
جونگ کوک:میشه باهام قرار بزاری؟؟
<ا/ت>
خشکت زده بود نمیدونستی چی بگی دو از بچگی با جونگ کوک بزرگ شدی ولی جونگ کوک تو رو یادش نمیاد چون خیلی وقته همو ندیده بودین و تو خیلی فرق کرده بودی ولی جونگ کوک همون بانی کوچولو قود توهم دوسش داری خیلی وقته ولی جرعت نکردی بگی بهش میترسیدی
ا/ت:باشه
(جونگ کوک)صورتشو برد جلو و لباشو گزاشت رو لبای ا/ت
ا/ت:عاممم خب بریم پایین پیش بقیه
جونگ کوک:بریم
<ا/ت>
بعد اینکه برگشتین خونه همه چیز رو بهش تعریف کردی و فهمید تو همون ا/ت هستی
<بعد چند ماه>
جونگ کوک:ا/ت زود باش
ا/ت:چرا اینقدر استرس داری
جونگ کوک:میترسم منصرف بشه عروس خانم
<بعد چند ساعت>
جونگ کوک:ا/ت بله رو گفت و رفتیم خونه و تا اخر عمرمون باهم زندگی کردیم
اگه دوست داشتین لایک کنین اولین وانشات این پیج بود اگه بد بود ببخشین درخواستی داشتین بگین براتون میزارم قراره ی چند پارتی هم بزارم ولی بخاطر امتحانا فکر نکنم بتونم ولی تک پارتی حتما میزارم 💜💜
وقتی میری ی مهمونی و بعد چند سال میبینیش...
ا/ت:سلام ایو( ایو بهترین دوست ا/ت هست)
ایو:سلام
ا/ت:به کجا محو شدی؟؟
ایو:ها... اون پسررو نگا کن اسمش جونگ کوکه
ا/ت:خوبه خودت نامزد داریاا
ایو:اره ولی برا تو خوبه برو بهش شماره بده
ا/ت:نمیخوام بابا
جونگ کوک:عاممم سلام خوبی
ا/ت:او... سلام
جونگ کوک:چیزه اسمت چیه؟
ا/ت:من ا/تم و تو؟؟
جونگ کوک:عوو چه اسم قشنگی من جونگ کوکم
ا/ت:مرسی اسم تو قشنگ تره
جونگ کوک:ی سوال بپرسم
ا/ت:بپرس
جونگ کوک:سینگلی ؟
ا/ت:اره تو؟
جونگ کوک:منم سینگلم
ا/ت:اهان
جونگ کوک: ی چیزی بگم قبول میکنی
ا/ت:چی؟
جونگ کوک:میشه باهام قرار بزاری؟؟
<ا/ت>
خشکت زده بود نمیدونستی چی بگی دو از بچگی با جونگ کوک بزرگ شدی ولی جونگ کوک تو رو یادش نمیاد چون خیلی وقته همو ندیده بودین و تو خیلی فرق کرده بودی ولی جونگ کوک همون بانی کوچولو قود توهم دوسش داری خیلی وقته ولی جرعت نکردی بگی بهش میترسیدی
ا/ت:باشه
(جونگ کوک)صورتشو برد جلو و لباشو گزاشت رو لبای ا/ت
ا/ت:عاممم خب بریم پایین پیش بقیه
جونگ کوک:بریم
<ا/ت>
بعد اینکه برگشتین خونه همه چیز رو بهش تعریف کردی و فهمید تو همون ا/ت هستی
<بعد چند ماه>
جونگ کوک:ا/ت زود باش
ا/ت:چرا اینقدر استرس داری
جونگ کوک:میترسم منصرف بشه عروس خانم
<بعد چند ساعت>
جونگ کوک:ا/ت بله رو گفت و رفتیم خونه و تا اخر عمرمون باهم زندگی کردیم
اگه دوست داشتین لایک کنین اولین وانشات این پیج بود اگه بد بود ببخشین درخواستی داشتین بگین براتون میزارم قراره ی چند پارتی هم بزارم ولی بخاطر امتحانا فکر نکنم بتونم ولی تک پارتی حتما میزارم 💜💜
۳۲۵
۳۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.